جدول جو
جدول جو

معنی به طور نسلی - جستجوی لغت در جدول جو

به طور نسلی
جيليا
تصویری از به طور نسلی
تصویر به طور نسلی
دیکشنری فارسی به عربی
به طور نسلی
Generationally
تصویری از به طور نسلی
تصویر به طور نسلی
دیکشنری فارسی به انگلیسی
به طور نسلی
de manière générationnelle
تصویری از به طور نسلی
تصویر به طور نسلی
دیکشنری فارسی به فرانسوی
به طور نسلی
世代的に
تصویری از به طور نسلی
تصویر به طور نسلی
دیکشنری فارسی به ژاپنی
به طور نسلی
generationsübergreifend
تصویری از به طور نسلی
تصویر به طور نسلی
دیکشنری فارسی به آلمانی
به طور نسلی
поколіннєво
تصویری از به طور نسلی
تصویر به طور نسلی
دیکشنری فارسی به اوکراینی
به طور نسلی
pokoleniowo
تصویری از به طور نسلی
تصویر به طور نسلی
دیکشنری فارسی به لهستانی
به طور نسلی
世代地
تصویری از به طور نسلی
تصویر به طور نسلی
دیکشنری فارسی به چینی
به طور نسلی
de forma geracional
تصویری از به طور نسلی
تصویر به طور نسلی
دیکشنری فارسی به پرتغالی
به طور نسلی
in modo generazionale
تصویری از به طور نسلی
تصویر به طور نسلی
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
به طور نسلی
de manera generacional
تصویری از به طور نسلی
تصویر به طور نسلی
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
به طور نسلی
generatiesgewijs
تصویری از به طور نسلی
تصویر به طور نسلی
دیکشنری فارسی به هلندی
به طور نسلی
세대별로
تصویری از به طور نسلی
تصویر به طور نسلی
دیکشنری فارسی به کره ای
به طور نسلی
อย่างตามรุ่น
تصویری از به طور نسلی
تصویر به طور نسلی
دیکشنری فارسی به تایلندی
به طور نسلی
secara generasi
تصویری از به طور نسلی
تصویر به طور نسلی
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
به طور نسلی
पीढ़ी दर पीढ़ी
تصویری از به طور نسلی
تصویر به طور نسلی
دیکشنری فارسی به هندی
به طور نسلی
בצורה דורית
تصویری از به طور نسلی
تصویر به طور نسلی
دیکشنری فارسی به عبری
به طور نسلی
نسلی طور پر
تصویری از به طور نسلی
تصویر به طور نسلی
دیکشنری فارسی به اردو
به طور نسلی
প্রজন্মগতভাবে
تصویری از به طور نسلی
تصویر به طور نسلی
دیکشنری فارسی به بنگالی
به طور نسلی
kwa kizazi
تصویری از به طور نسلی
تصویر به طور نسلی
دیکشنری فارسی به سواحیلی
به طور نسلی
поколенно
تصویری از به طور نسلی
تصویر به طور نسلی
دیکشنری فارسی به روسی
به طور نسلی
nesilsel olarak
تصویری از به طور نسلی
تصویر به طور نسلی
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از به طور مسری
تصویر به طور مسری
Contagiously, Infectiously
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از به طور سنتی
تصویر به طور سنتی
Traditionally
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از به طور شکلی
تصویر به طور شکلی
Morphologically
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از به طور طولی
تصویر به طور طولی
Longitudinally
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از به طور عالی
تصویر به طور عالی
Excellently, Superbly, Superlatively, Supremely
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از به طور نحوی
تصویر به طور نحوی
Syntactically
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از به طور نزولی
تصویر به طور نزولی
Downwardly
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از به طور نسبتی
تصویر به طور نسبتی
Proportionally
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از به طور عملی
تصویر به طور عملی
Practically, Tactually
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از به طور فصلی
تصویر به طور فصلی
Seasonally
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از به طور رسمی
تصویر به طور رسمی
Formally, Pontifically
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از به طور جدلی
تصویر به طور جدلی
Argumentatively
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از به طور محلی
تصویر به طور محلی
Locally
دیکشنری فارسی به انگلیسی